۱۳۸۸ تیر ۸, دوشنبه
۱۳۸۸ تیر ۲, سهشنبه
احمدی نژاد ترفندهای رای آوردنش را ادامه می دهد
از تمامی "پرسنل شرکتی (اعم از پرسنل مراقبتی درمانی یا خدماتی) بیمارستانهای تامین اجتماعی خواسته شده که برای تکمیل مدارک و انجام مراحل استخدامی سریعاً به گزینش مراجعه کنند."
احمدی نژاد، زبل خان داره همون ترفندهای رای جمع کنی اش را برای یارگیری در چنین روزهای سختی که احتمال رای گیری مجدد حتی ضعیف هس، به کار می گیره... بیمارستان های تامین اجتماعی از بزرگترین و پر مراجعه ترین بیمارستانهای کشور هستند (مثل میلاد، فیاض بخش و...). به خاطر قانون لغو استخدام دائم، تقریبا اکثر استخدام های همه سالهای اخیر، به صورت شرکتی برای مراکز درمانی کار می کنند (این قانون از دور دوم خاتمی اجرا شد برای افزایش بهره وری و کارکرد کارکنان ). حالا در اقدامی شگفت آور، تمامی بیمارستانهای تامین اجتماعی استان تهران ( و شاید بیمارستانهای دولتی هم.. من فقط از تامین اجتماعی که خودم با یکی از بیمارستانهاشون همکاری دارم) از پرسنل شرکتی اشون که تعدادقابل ملاحظه ای هم هستند،خواسته اند در راستای اقدامات دولت مهرورز برای انجام کارهای استخدامی اشون به گزینش سازمان مراجعه کنند... مدیر داخلی ما که خیلی تعجب کرده بود و می گفت فکر نمیکنه همچین چیزی قابل اجرا باشه چون اعتبار خیلی زیادی لازم داره..... ولی به هر حال این اتفاقی است که داره می افته.... خدمات بخش ما که داشتاز خوشحالی پس میافتاد...که خدایا شکرت .... بالاخره یکی هم صدای ما رو شنید.... احمدی نژاد یک بار اینکار و در مورد بازنشسته ها انجام داده و نتیجه خیلی خوب ی گرفت...حالا داره دوباره یارگیری می کنه.......
من فکرمی کنم این مارمولک، از این جور برنامه ها زیادداشته باشه.... من از پریروز که توی بازارچه کتاب با اون دختر خانمی که از احمدی نژاد دفاع غلاظی کرد روبرو شده ام، به جای استفاده از ماشین خودم دارم با اتوبوس و مترو سر کار می رم... و تما مدت در حال بلوتوث کردن عکس ها و فیلم حوادث روزهای تجمع هستم.... خیلی از مردم ساده و کنار مونده هستند که تحت تاثیر تلویزوین از کشته شدن بسیجی ها! و حمله به مسجد وحضور منافقین در بین جمعیت واینها هستند....دوست دارند این شلوغی ها هر چه زودتر تموم بشه..خیلی ها شروع به ترسیدن کره اند بااین برنامه ایست های بازرسی و کنترل موبایل و شایعات دراوردن لیست کسانی که در اداره جات و دانشگاه ها ا زموسوی حمایت کرده اند و درخواست های مکرر صداو سیما برای معرفی مهاجمان و غیره.... فکر کنم ما نیاز داریم فعالتر و موثرتر کار کنیم... کمی بیش از ناله سرایی و شعر خوانی و احساساتی شدن صرف از فجایع اخیر..... می ترسم این خونها حروم شه.... فکر می کنم ما نیاز به شب نامه.... حرف زدن نفر به نفر از نوع برنامه های تبلیغاتیامون داریم...هنوز.....
۱۳۸۸ خرداد ۳۱, یکشنبه
درخواست سیما برای ارسال عکس و فیلم حضور مردم به ای میل شورای تامین
تلویزیون داره زیرنویس می ده (البته فقط توی شبکه ای که سریال تکراری دیشبو داره پخش می کنه) که " از هموطنان عزیز درخواست می شه که در صورت داشتن عکس و فیلم از اغتشاشگران روزهای اخیر، آن را به نشانی پست الکترونیکی (نمی نویسم که جای سوء استفاده ای نتونه باشه) فلان (که توس ادرش "تامین " هم داشت) بفرستند." ...مثلاً از همین الان پیگیری و برخوردها را می خواهند شروع کنند تا مردم جرات نکنند در خیابونها حاضر بشند ازترس اینکه مبادا در محیط کار و یا زندگیشون براشون مشکلی پیش بیاد... عجب آدمهایی هستند اینها...
اطلاع رسانی تلویزیون در مورد انقلاب مخملی ای که داره رخ می ده!
الان تلویزیون در سه کانال 2، 5 و 6 داره به طور زنده! مصاحبه می کنه به ترتیب با محمدجواد لاریجانی، یک نماینده مجلس (که اسمشو نفهمیدم ولی دندونهای خرگوشی جلو امده و چشمان وغ زده ای داشت!) ، و ستاریان از تحکیم وحدت! .... خیلی جالبه که این مردک لاریجانی که همه جا هم نخبه و مغز ریاضی و فیزیک، شهره شده و ابراهیم نبوی می گه این مغزی بوده که می خواستندش توی آمریکا نگهش دارند که خودش نخواست و برگشت وطنش (شانس نکبت ما!)، داره می که.....این ها دنبال یک انقلاب مخملی برای تحقق اصلاحات آمریکایی هستند.
امروز شهر بعد یک هفته دانشگاه نرفتن، دزدکی دزدکی رفتم دانشگاه.... و سعی کردم به خاطر پانسمان صورتم، کارمو سریع انجام بدم و خودمو سریع بندازم بیرون..... توی خیابون انقلاب، رفتم بازارچه کتاب که هم از انتشاراتی چاپخش بپرسم مراسم دکتر شریعتی که به خاطر حوادث اخیر کنسل شد، قراره جایی ، وقتی دوباره برگزار شه یا نه... و هم دو سه تا کتاب بخرم که توی این اوضاع روانی کننده و انتظار کشنده... هیچی نمی تونه مثل کتاب، ذهن آشفته آدمو -لااقل تا وقتی کتابه دستشه..- از هجوم فکر و خیال ایمن نگه داره.... کتاب شبهای بنگال رو خریدم با یه کتاب از کوئیلو برای خواهرم... گفتم چقدر می شه که گفت 14.500... همین طوری به شوخی گفتم..ای بمیره این احمدی نژاد.... 14 تومن ... یه دختری توی کتابفروشی بود که ظاهر معمولی داشت ...با موهای طلایی شده... از این حزب اللهی ها که اصلاً به نظر نمی اومد باشه...ولی پرید توی حرفم که به احمدی نژاد چه ربطی داره.... کتاب گرونه می اندازید گردن احمدی نژاد.... توی خیابون می ریزید می گیداحمدی نژاد.... هر کی هر غلطی دلش می خواد می کنه.... شورشو در اوردن..و بدون اینکه خریدی بکنه چرت و پرت گویان رفت بیرون از کتابفروشی... و من را شوکه برجای گذاشت.... توی پست های قبل انتخابات و البته قبل مناظره ها هم نوشته بودم که به خاطر توی خیابان چرخیدن و با مردم حرف زدن ، چقدر خطر رای آوردن احمدی نژاد رو به واسطه خیلی از کارهاش زیاد می دونستم (البته منظورم رای قابل اعتنا که دو مرحله ای کنه یا حتی با اختلاف کمی ببره) چون دیده بودم که چقدر از مردم مثلا بازنشسته ها.... خیلی از مردم عادی.... نیت دارند بهش رای بدهند ولی بعد از انیهمه خونی که بر پا کرد و اون نطق مفتضح پسا انتخاباتی اش! و مناظره های خود لجن مالی اش..... اصلا باورم نمی شد باز هم کسی پیدا بشه که اسم اونو با احترام به زبون بیاره و ازش دفاع کنه....
به نظر من، هنوز برای همه گیر شدن موج اعتراض... -منظورم همه گیر تر شدنه،؛ نریزید سر من - هنوز به شدت نیاز به روشنگری هست وگرنه از تلویزیون ...این خط را به دست می گیره....بسکه دارهجریانبنی صدرو نشون می ده .... نشون می ده که توی دوران اعتراض به برکناری بنی صدر....مردم به یه جایی حمله کردند دارند ندین تا جوونو از بالا پشتمون یک ساختمان یک طبقه می اندازند پایین... و کلی ادم هم اون زیر هست که شروع می کنه به کتک زدن اونها ( منکه نمی فهمم معنی و شان نزول این حوادث چی بوده و اونها کیا هستند..و صدایی روی این تصاویر صحبت می کنه که در اون زمان هم یک سری می خواستند جو را دست بگیرند که امام آمد و گفت اینها که می ریند به خیابون آشوبگرند و چه و چه و چه........ از یک طرف هم که داره بمبارون تبلیغاتی می کنه راجع به دخالت دستهای بیگانه... و از طرفی نشون دادن بسیجی هایی که در بیمارستان بستری هستند...یکی از این مصاحبه شونده که سر و صورتشو باند پیچی کرده بود گفت ...منو فقط به خاطر اینکه ریش داشتم گرفتند زدند (ای تف به ذات همه اتون)...( خامنه ای هم همین ها رو بارو کرده که توی نماز جمعه پریروز گفت.. این دانشجوهایی هم که کتک زدند دانشجوهای حزب اللهی بودند ..خرابکارها که نبودند - در اشاره به حادثه کوی دانشگاه-) ماهواره ها رو هم که هی مرتب می زنند.... ننه من غریبمشون هم که به راه است.....
هرچند هر چندکه مردم هزار میلوین بار هشیار تر از اینهاهستند اما ..... دست و دلم می لرزد....بعد از این همه دوندگی..مایه گذاشتن از درس و کار و مال و سلامتی و خانواده و همه چی.... برسی به تفنگ و دگنک و خون و آخر سر هم هیچی بشه...... خدا نکنه./
۱۳۸۸ خرداد ۲۹, جمعه
خامنه ای، آخرین قطعه پازل کودتا را چید: "نظر اقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است."
مهمترین و جالبترین نکته در حرفهای امروز این بود که همه اش سعی کرد بر اون دو قطبی بودن انتخابات که احمدی نژاد مرتباً اشاره می کرد ، تکیه وتایید کنه که: "هر دو طرف اشتباه کردند، اینها به رییس جمهور قانونی کشور، شدیدترین توهین ها را کردند....، حتی دو سه ماه قبل از انتخابات، این سخنرانی ها را برای ما می آوردند، تهمت می زدند، حرفهایی می زدند، به کی؟! به کسی که رییس جمهور قانونی کشوره..."
برخی دیگر از قسمتهای مفیدمختصر حرفهای امروز، بودن حاشیه با امانتداری کامل:
- آقای هاشمی از سال 84 با آقای رئیس جمهور اخلاف نظر داشتند و دارند در مسائل سایست خارجی، فرهنگی و...اما نظر اقای رئیس جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.
- البته آقایان (منظور احمدی نژآد درمناظره) خود ایشون را متهم به فساد مالی نکرده اند (که کردند البته! )، مساله مربوط به نزدیکان و اطرافیان ایشون بوده که البته اثبات نشده است، نمی شود مطرحکرد و قاطعاً ادعا کرد.
- باید در پای صندوق های رای مشخص بشه مردم چی می خوان، چی نمی خوان، در نه کوچه ، خیابونها!"
*این تصور هم غلط است.همه توجه کنید. این تصورهم غلط است که بعضی تصور کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست می کنند و مسوالان نظام را مجبور می کنندکه بنا بر مصلحت زیر بار خواسته های اونها برند. تن دادن به فشار ، این خود دیکتاتوری است. عواقبی هم پیدا کند . عواقبش مستقیماً متوجه فرماندهان پشت پرده است. به موقعش اگر بخواهد برسد، مردم اونها را خواهند شناخت ...(هشدار از این واضح تر؟!!)
- مواضع افراد و گروه ها به طور عریان در برابر چشم مردم قرار گرفت تا اونها بتونند قضاوت کنند و رای بدند.
- در مناظره ها، سیاه نمایی وضع موجود به طور افراطی مشاهده شد. سیاه نمایی دوره های گذشته مطرح شد. هر دو بد بود (ولی قربونش اولی را اینقدر غلاظ و شداد می گه که معلومه آه دل خودشه).
-(با تغیر) رییس جمهور قانونی کشور را متهمه به دروغگویی کردند. کارنامه های جعلی برای رییس جمهور درست کردند. که ما که می دانیم و در جریان امور کشور هستیم می دانیم که این طور نیست(جل اخالق! رو را برم). رییس جمهور انقلابی کشور را خرافاتی دونستند، رمال نامیدند. (کپی برابر اصل خود احمدی نژآده این حرفها...).
- " بی انصافی به این دولت، با این حجم خدمت؟!" ( رو را بررررررررررررررم) آقایان احساسی شدند در خلال صحبت!
- علت این همه دوندگی و نخوابیدن ها وخون دل خوردن و هزینه ها و بدبخت شدگی های ما در این یکی دو ماهه را هم گفت(تازه فهمیدیم این همه مدت مچل چی بوده ایم): "این یک جنبش عمومی بود برای تجدید بیعت با امام و برای نظام جمهوری اسلامی یک نفس تازه کردن است. "
- "مردم با اعتماد و با امید و با شادابی ملی در این کشور زندگی می کنند. این جواب خیلی حرفهایی است که دشمنان در تبلیغات مغرضانه خود بر زبان می آورند. این انتخابات جدی و شفاف بود. همه دیدند این را. نمایش گفتگوها، این مناظره ها را . همه چیز شفاف بود"!
- قنون را فصل الخطاب بدانید. انتخابات برای چیست؟ برای این است که همه اختلافات بر سر صندوق رای حل و فصل بشود. اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتی اونهایی که رای نیاوردند اردو کشی کنند به خیابانها، اونهایی هم که رای آوردند اردو کشی کنند به خیابانها، پس انتخابات برای چیست؟
- برای نفوذی تروریست ، چه چیزی بهتر از پنهان شدن میان این مردم که می خواهند تجمع و راهپیمایی کنند است؟
- الان همین چند نفری که در این قضایا کشته شدند، از مردم عادی،از بسیج (خودش هم می دونه و با پر رویی اعتراف میکنه که بسیج از مردم نیست و از مردم عادی نیست، دو گروههند انگار. ) جواب اینها را کی باید بده؟!
ب-(حالا کی کشته شدن بسیجی را گزارش کرده به جز اون چندتا که مجروح شده اند در پاسخ به حمله خودشون ....)
- راه محبت ، راه دوستی همه باز است....بیایند..... البته اگر کسانی بخواهند راه دیگری را انتخاب کنند، بنده باز به میدان خواهم آمد واز این صریحتر صحبت خواهم کرد.
آخرشم هم که اشک همه را هم مثلاً دراورد: "خطاب به مولامون. حضرت بقیه الله: ای مولای ما! ما اونچه باید بکنیم باید بکنیم.انچه باید می گفتیم هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم. (گریه شدید مثلاً ). جسم ناقصی دارم. (صدای گریه، دوربین روی مردم می چرخد ولی کسی در حال گریه دیده نمی شود). اندک ابرویی دارم که اون رو هم خود شما به ما دادید. همه اینها را سر دست گرفتم این ها را فدای شما و انقلاب خواهم کرد. ...
۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه
به علما زنگ بزنيد. این هم گام مهمی است در پر هزینه تر کردن تعویق مطالباتمون، برای به نتیجه رسیدن
طبق اخباری که ميرسد هم اکنون بین بسیاری از علما، مراجع و اعضای خبرگان رهبری و امثالهم اختلاف افتاده است. بسیاری
با این وضعیت مخدوش انتخابات مخالفند ولی به طور جدی نگرانند و در واقع جرات ابراز نظر ندارند. بسیاری دیگر هم از حمایت مردم مطمئن نیستند.
از شما تقاضا می کنیم اگر مذهبی هستید یا سکولار امیدواریم با این مساله موافق باشید که این افراد در جامعه ایران صاحب نفوذند و اعتراض آنها موثر است.
به لیستی که در زیر تهیه کرده ایم زنگ بزنید و به طور مشخص اعتراض کنید.
برخی افراد حاضر در این لیست سابقه دشمنی با اصلاح طلبی دارند ولی حتی آنها را از قلم نیندازید.
این مساله در لایحه حمایت از خانواده جواب داد و ما باید همه راه ها را برویم. به خصوص دوستان مقیم خارج می توانند خیلی موثر باشند و تاثیر تماس تلفنی آنها چند برابر است. از همین امشب شروع کنید و خواستار احقاق حق مردم بشوید.
آیت الله مکارم شیرازی
Phone: 00982517840003
Fax: 00982517749184
آيت الله العظمي اردبيلي با کد قم 0251
7745291
آيت الله العظمي بهجت با کد قم 0251
3-7743271
2-7740221
7740219
آيت الله العظمي خامنه اي با کد قم 0251
7743232
7746666
دفتر رهبري تهران با کد تهران
6441200
آيت الله العظمي روحاني با کد قم 0251
7740322
آيت الله العظمي سبحاني با کد قم 0251
2915152
آيت الله العظمي سيد مجحمد رضا شاهرودي با کد قم 0251
7744327
آيت الله العظمي سيد محمد سعيد حکيم
7740230
آيت الله العظمي سيستاني با کد قم 0251
7836464
7836363
آيت الله العظمي صافي با کد قم 0251
6-7705511
آيت الله العظمي صانعي با کد قم 0251
7744010
آيت الله العظمي علوي گرگاني با کد قم 0251
7741132
آيت الله العظمي فاضل (ره )با کد قم 0251
2-7720500
7716006
آيت الله العظمي مدني تبريزي با کد قم 0251
7744120
آيت الله العظمي مکارم شيرازي با کد قم 0251
3-7743110
آيت الله العظمي نوري همداني با کد قم 0251
7741850
آيت الله العظمي وحيد خراساني با کد قم 0251
7740611
به نقل از گوگل خوان... مطمئن نبودم که در طولانی مدت تا همه بخونند تغییر می کنه تو ی گوگل خوان یا نه...برای همین توی وبلاگم کپی اش کردم با ذکر منبع:
http://www.google.com/reader/item/tag:google.com,2005:reader/item/26af390bdd57f7ce
نمی تونم بگم از غرگی و مستقلی و بی مرامی ات خوشم می آد، جناب آقای موسوی
از راهپیمایی امروز (جمعه/توپخانه) دارم می آم خسته و تب دار، نه از راهپیمایی که واقعاً فوق العاده بود این سکوت پر ابهت و این نظم تحسین برانگیز بلکه از زخم صورت و شانه و دست راستم از ماجرای سه روز پیش... واقعاً حکومت از این همه قدرت و اراده ای امروز باید بترسه، از این همه شعور و ادب....از توپخونه تا انقلاب اومدیم آهسته و پیوسته. کسی از مرگ و کشتار نترسیده بود که بچه و سالمند و همسر با خودش نیاره...جمعیت پر بود از خانواده دونفره و چندنفره. دم همه اشون گرم. حتماً همه اشون مثل من مادری داشته اند که حتی آخرین ترفندهاش برای ناله نفرین کردن خود من برای نرفتن، روشون اثری نداشته و با جرات و همت اومدند برای ایستادن.
چیزی که دل منو به درد اورد تا بیام اینجا دو خطی قلمی کنم آخر داستانه راهپیماییه که وقتی رسیدیم توی میدون انقلاب و همه نشستیم تا کسی که نمی دونم کی بود (چون ما از فاصله خیلی دور میدیدیم وسط میدونو) برامون کمی حرف بزنه تا صداها نه با میکروفون و بلندگو بلکه سینه به سینه به ما برسه ( کسی که می شنید از جلو، با صدای بلند برای عقبی ها داد می زدش، عقبی ها هم برای عقبتری ها.....) بعد از تعریف از جمعیت و تشکر و فلان و بهمان گفت قرار ما برای شنبه و تا شنبه ما برنامه ای نداریم و ......
حداقل اطرافیان من گفتند : ا ا ا ....پس ، فردا برنامه ای نیست؟ پس، فردا را بریم تجدید قوا برای پس فردا و .....
من هم با دهان باز و دلی پر سوال مانده بودم که " آخه مرد! مگه شما از برنامه آقای کروبی برای فردا که به قول کرباسچی، قراره افراد شاخص و مراجع هم شرکت کنند، خبر نداشتید -که امکان نداشت نداشته باشید - خب چرا اون برنامه را هم اعلام نکردید، مگه همه این جمعیت عظیم فقط و فقط به فرمان میرحسین موسوی و به عشق اون امده بودند؟ مگه کلی از ما فقط برای پیوستن به مردم، برای اتحاد بین همه مطالبه کننده های حقمون نیومده بودیم.... لااقل برای فردا اگر دعوت نمی کردی..... اشاره می کردی که فردا هم کروبی ننجون مرده و فلانی و بهمانی برنامه داره، ستاد میرحسین اعلامی نکرده یا از اون برنامه هم حمایت می کنه...یا نه..هیچی ...فقط اعلام اون خبر به جمعیت.....
اعلام مکرر استقلال و وابسته نبودن موسوی به هیچ حزب و دسته ای ...منو به یاد احمدی نژاد می اندازه که در دور قبل مثلاً مستقل اومد به صحنه و تا آخر هم روی همه رو زمین انداخت و گفت من کاندیدای مستقل بودم و هر کاری هم دلم بخواهد می کنم......
البته من نمی خواهم وسط این هیر و ویری بیایم نرخ تعیین کنم ..حتی خودم امروز توی یه لینک توی بالاترین، خواهش کردم اینقدر کاربران موسوی و کروبی را با هم مقایسه نکنند چون به نظر می رسد هر دو واقعاً دارند آنچه در توان دارند، می گذارند در طبق..... و امتیاز حدوداً 170تایی اش هم به نظر موافق بودن خیلی ها رو با این مساله نشون داد به خصوص و در این شرایط بحرانی.... اما این باعث نمی شه که نگم چقدر حالم گرفته است از اینکه اینهمه موسوی می خواهد نشون بده مستقل است و حتی در چنین مراحل فوق بحرانی هم ، قوایش را با سایر همدردانش یکی نمی کند.... بر عکسش کروبی، توی روزنامه اش، توی وبسایت حزبش، توی حرفهاش، توی برنامه هش، توی مناظره هاش و توی مستندش حتی، از موسوی حمایت کرده، برایش تا می تونسته مایه گذاشته، حتی ابطحی می گفت روز جمعه قرار بودما بریم پیش موسوی تا با هم بریم به ملت بپیوندیم... ولی نه توی وب سایت های قلم نیوز ، نه توی کلمه، نه توی روزنامه ها و بولت هاشون، نه توی مناظره ها و سخنرانی ها، موسوی و اکثر هواخواهنش ، یادی از این شیر بیشه اصلاحات نکردند... حالا من که البته همه عمر نه سر پیاز بوده ام نه ته پیاز، اما بالاخره چشمکی داشته ایم که ببینیم که کروبی چقدر در ظهور و بروز دوم خرداد و پیگیری مطالبات اصلاح طلبانه و آبرو و اعتبار خریدن برای بسیاری از واژه های مدنی مثل حزب ( که هنوز همه اظهار برائت می کنند از تعلق یا ارتباط با هر حزبی) نقش داشته.....
به هر تقدیر، دهان این یک بنده حقیر که فعلاً سرویس کامل می باشد....بروم من الباقی امشب را بمیرم.
و باز هم فراموش نکنیم که انصاف خوب چیزی هست....خوب...خوب.....
زنده باد انصاف! زنده باد مرام!
زنده باد ملت!!!
۱۳۸۸ خرداد ۲۵, دوشنبه
How Low can you go, Ahmadi Nejad?
آقایان ...چقدر چقدر ؟؟ چقدر ؟ چقدر چقدر ...می تونید پست بشید، باشید، بمونید..... از کجا و کدام سرزمین می آیی ه دستت این چنین بی پروا در کوچکترین مکثی ، تردید نمی کند، نگاهت، جانی و چشمی و دلی را نمی بیند.... آقایان از کجایید شما، از کدام سرزمین؟؟
خسته و زخم خورده ام.... هنوز هزارها نفر در ذهن من به جیغ زدن، شعار دادن و فریاد از سر وحشت ادامه می دهند، هنوز چشمها به وحشت و حیرت در برابر چشمهایم باز میشود، هنوز خشم و عجز توامان مردم من را خفه می کند، حس می کنم، فرو می خورم، 4 ساعتی می شه که به خونه رسیده ام ولی نه صدایم به گفتن حرفی باز می شود و نه حنجره خسته یاری می کند، مردان تنومند باتوم به دست در مغز من می دوند و می دوند و نعره میکشند، از چشمهایشان آتش زبانه می زند از لبانشان نفرت،.... 4 ساعتی است که بی صدا در سکوتی پر هیاهو نشسته ام و صداها به من حمله می کنند، اوج می گیرند و خون شتک می زند و مردم می دوند ...یکی داد می زند ندوید....مردمو به وحشت نندازید...ما می ایستیم.... می ایستیم و کسی موهای مرا می کشد و پرت می کند به سمت پیاده رو..... برقی از گوش و هوشی از سرم می رود وقتی صورتم روی سیمان های شکسته پیاده رو سر می خورد با هجوم جمعیت.... " ما سزاوار چنین سرنوشتی نبودیم؟" بودیم... آری شاید... می باید این طوری می بود.... لینک های بالاترین را از داغ و تازه و کهنه و زنده درو می کنم... چندش و تهوع همه دل و روده هایم را می رود و بر می گردد به گلو می نشیند..از این همه هیجان که در لینک ها موج می زند بالا می آورم.... یخ را بیشتر فشار می دهم تا درد در همه جانم نشتر بزنه ....
۱۳۸۸ خرداد ۲۴, یکشنبه
محمود چندش ، دستگیری مقامات و افراد اصلاح طلب را تایید کرد!
با وقاحت و نهایت چندش آوری ، نیشش را باز کرد و گفت" (این مثل این می مونه که) توی مسابقه فوتبال، هوادارا که می آن بیرون یکی از چراغ قرمز رد می شه، خب پلیس دستگیرشون می کنه (یکی نیست بگه مرتیکه ابله وقیح، کجای دنیا به خاطر رد شدن از چراغ قرمز دستگیر می کنند که توی عوضی دومیشی، لابد این باتوم کاری ها و زدن و کشتن هم به خاطر همین نوع تخلفاته، ها؟).... ..در مسابقه فوتبال هم ممکن است تعدادی هواداران عصبانی شوند و کارهایی بکنند که منجر به دستگیری اشون بشه.....
محمود چندش! داری حالمو به هم می زنی ..... از دیدن عکست و لبخند کثیفت و رفتاری که با ما می کنی ...متنفرم.... از اینکه روی صفحه تلویزیون ایران ظاهر می شی، ازت متنفرم، از اینکه باید عکستو روی درو دیوارببینیم ازت متنفرم...
.ادامه داد که اینها مشکلی نستند در مسیر ملت ایران (من نمی دونم این ملت ایران که این از شون حرف می زنه کیه) این 40 میلیونی که در انتخابات رای داند اینها پاسدار انتخابات هستند! مردم ایران با هم دست هستند. در ایران کسی از کسی نمی پرسه که به چه کسی رای دادید. (ای تف به ذات دروغگوت). اینجا در ایران مردم با هم دوست و صمیمی هستند و به هر کس دوست داشتند رای میدهند (بله به یکی ا زاونهای که از سد شوارای نگهبان رد شده و بیشتر دوست داشتند رای می هند اما رایشون شمرده نمیشه! فقط همین یه مشکل کو چوووو لو!).
هیمن طور که دهن بد شکلشو باز کرده بود گفت "وضعیت خیلی خوب است". " انتخابات پر شوری بوده "
" ایران در آستانه جهش های بزرگ است!"
وقتی امانپور گفت که من پاسخ سوالم را نگرفتم..دوباره اون مثال مسابقه فوتبالو و تخلف افراد در رد شدن از چراغ قرمزوتعریف کرد و با دلسوزی گفت : " ای کاش رد نشند" ولی خب رد شدند که دستگیر شدند!!
ای تف به ذاتت که این هم پستی....مرد! آدم چقدر می تونه وقیح باشه...همه مرزها رو رد کنه..... یک جوری از مردم و رای دهنده ها حرف می زنه که انگار همه اون 40 میلیون به خودش رای دادند....چه اعتماد به نفسی داره این بشر....
۱۳۸۸ خرداد ۲۳, شنبه
بیانیه رهبری در مورد انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری
هشدار هم دادند که ممکن است دشمنان بخواهند ذائقه این پیروزی شیرین را در کام ملت تلخ کنند....
حالا همه عزیزان کاندیدای سابق و تو دهنی خورده امروز، که می رفتند کسب اجازه از مقام معظم رهبری، بروند کشکشان را خوب بسابند.... تا روزی دیگر و نیاز حضوری دیگر!
راستی برای سوزش بیشتر حضرات، ایشان از "کسانی که سلایق مختلف را به صحنه کشاندند" و نیز از "نوآوری صدا و سیما نهایت تشکررا فرمودند.
ملت عزيز ايران!
مردان و زنان آگاه و شجاع و زمانشناس!
سلام خدا بر شما كه شايستگي خود را براي دريافت سلام و رحمت الهي به اثبات رسانديد. جمعه حماسي شما، حادثهاي خيرهكننده و بيهمتا بود كه در آن، رشد سياسي و چهره مصمّم انقلابي و توان و ظرفيت مدني ملت ايران، در نمائي زيبا و پرشكوه در برابر چشم جهانيان به نمايش درآمد.
اقتدار و عزتي كه شما با آرامش و متانت و كمالِ خود در تاريخ كشور به ثبت رسانديد، و ارادهي خللناپذيري كه در ميان آتشبار جنگرواني دشمنان، با حضور در اين عرصه تعيينكننده نشان داديد، از چنان اهميتي برخوردار است كه با هيچ بيان معمولي و متعارفي نميتوان آن را توصيف كرد. تنها ميتوان گفت كه ملت ايران توانسته است همچنان موجبات رحمت الهي را در خود حفظ كند و دست قدرت خداوند را در حمايت از پيشرفت و تعالي اين كشور، بالاي سر خود نگاه دارد.
انتخابات ٢٢خرداد، با هنرنمائي ملت ايران، نصاب تازهئي در سلسلهي طولاني انتخابهاي ملّي پديد آورد. مشاركت بيشاز هشتاد درصدي مردم در پاي صندوقها و رأي بيستوچهار ميليوني به رييسجمهور منتخب، يك جشن واقعي است كه به حول و قوه الهي، خواهد توانست پيشرفت و اعتلاي كشور و امنيت ملي و شور و نشاط پايدار را تضمين كند. ديروز شما توانستيد ثابت كنيد كه ايران به بركت شعارها و ارزشهاي انقلاب اسلامي، در برابر تهاجم سياسي و رواني از چنان مصونيت و صلابتي برخوردار است كه با گذشت سيسال از آغاز مردمسالاري ديني در اين كشور، از هميشه تازه نفستر و سرزِندهتر در صحنه حاضر گشته و دوستان و دشمنان را به ادامه راه روشن خود مطمئن ميسازد.
اينجانب با فروتني در برابر عزم و ايمان شما مردم عزيز، اين موفقيت بزرگ را به حضرت وليّاللهالاعظم روحيفداه و به روح امام بزرگوار و به يكايك آحاد ملت تبريك عرض ميكنم و همگان را به قدرداني از اين لطف الهي و شكرگزاري در برابر پروردگار حكيم و عليم توصيه مينمايم. گمان بر اين است كه دشمنان بخواهند با گونههائي از تحريكات بدخواهانه، شيريني اين رويداد را از كام ملت بزدايند. به همه آحاد مردم و بويژه جوانان عزيز كه سرزندهترين نقشآفرينان اين حادثه شورانگيز بودند، توصيه ميكنم كه كاملاً هشيار باشند. همواره بايد شنبه پساز انتخابات، روز مهرباني و بردباري باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران ديگر نامزدهاي محترم، از هرگونه رفتار و گفتار تحريكآميز و بدگمانانه پرهيز كنند. رييسجمهور منتخب و محترم، رييسجمهور همه ملت ايران است و همه و از جمله رقيبان ديروز بايد يكپارچه از او حمايت و به او كمك كنند. بيشك اين نيز امتحاني الهي است كه موفقيت در آن خواهد توانست رحمت خداوند متعال را جلب كند.
وظيفه خود ميدانم از همه كساني كه در خلق اين حادثه بزرگ نقش آفريدند صميمانه سپاسگزاري كنم: از نامزدهاي محترم كه با مطرح ساختن نقطهنظرهاي سياسي و اقتصادي و با سخن و رفتار خود، دارندگان سلايق گوناگون اجتماعي و سياسي را به صحنه آوردند، از نخبگان و برگزيدگاني كه مخاطبان خود را به حضور در اين آزمون بزرگ دعوت كردند؛ از مراجع عظام و علماي اعلام و فرزانگان دانشگاهي و شخصيتهاي فرهنگي و سياسي؛ از رسانه ملي و مديران و طراحان و مجريان و هنرمندان صداوسيما كه نوآوريهاي تحسينبرانگيز آنان نقش تعيينكنندهاي در اين حادثه فراموشنشدني داشت؛ از وزارت كشور و شوراي محترم نگهبان كه با اخلاص و امانتداري كامل به وظيفه خطير خود صادقانه و سختكوشانه عمل كردند؛ از نيروي انتظامي و ديگر دستگاههاي حافظ امنيت، كه فضاي سالم و باز و آرام را براي مردم تأمين نمودند، و سرانجام و بيشاز همه، از يكايك رأيدهندگان كه براي خود و كشورشان آبرو و ثبات و امنيت فراهم آوردند.
بار ديگر با تضرع و ابتهال، خداي عزيز و قدير را از اعماق جان، سپاس گفته هدايت و رحمتش را براي اين ملت و اين بنده ناتوان مسألت ميكنم و با سلام به حضرت وليّ اللهالاعظم روحيفداه به دعا و رعايت و حمايت آن صاحب اصلي اين كشور دل ميبندم و به روح امام راحل و ارواح طيبه شهيدان عزيز درود ميفرستم.
والسلام عليكم و رحمةالله
سيّدعلي خامنهاي
ایران من خداحافظ!
آخرین خبر از نتیجه انتخابات
ساعت 4.26 صبح روز شنبه 23 خرداد، با نهایت تاسف و تاثر، همین الان شبکه 6 سیما اعلام کرد که احمدی نژاد، 65.97 درصد از 24 میلون رای شمرده شده را کسب کرده .... این یعنی واقعاً راست راستکی بدبخت شدیم! (چون شمارش آراء داره تموم می شه) می دونم که قرارنیست این یک دو ساعته معجزه ای بشه...ولی می خواهم ببینم اینها یک کم شرم خواهند کرد لااقل تفاوت را این همه فاحش نشون ندهند یا نه. حالا نماینده موسوی که به تجمع کنندگان جلوی ستاد مرکزی موسوی گفت "نگران نباشید آمار ما هم با اینها یکی بوده تا حالا ( تا 4 ساعت پیش ). اینها آمار صندوق های سیار و روستاها بوده که ما می دونستیم رای اونها بیشتر از ما خواهد شد...صبر کنید تا آمار شهر ها بیاد..." لطفاً تشریف ببرند جلوتر بوق بزنند..................
هاشمی ...بمیری تو که اینقدر مخالفت با تو، شفا می ده.....
در ضمن ، نتیجه نهایی انتخابات با پایان شمارش همه آراء ، ساعت 8 صبح اعلام خواهد شد.
من که تا اون موقع بیدارم....دارم روانی می شم....باید کاری کنیم...باید.....
۱۳۸۸ خرداد ۲۲, جمعه
باختیم خدایا! باختیم!!! عجب بازی ای خوردیم خدا! باختیم!
مگه می شه.....؟؟ البته که بله! در جمهوری اسلامی همه چیز امکان پذیره! ماهمه بازی خوردیم. رفت پی کارش..... تهران هم که حکومت نظامی است الان یا به اصلاح خودشان ...مانور قدرت نیروی انتظامی...توی فاطمی و ولیعصر ...زد و خورد شدید گزارش شده.... اطراف وزارت کشور رو و خیابانهای ورودی رامسدود کرده اند .
من مطمئنم که موسوی و کروبی و خاتمی و هاشمی امشب حتی شده بروند خونه رهبری.....می روند تا نتایج را واقعی کنند....آره مگه میشه...امروز بعد از ظهر که من شهرک غرب بودم.جمعیتی توی خیابونها بود که نگو همه هم موسوی ...توی حوزه هم رفتم همه اصلا انگار نه انگار که رای مخفی است...برگه ها را بالا می بردند و می گفتند موسوی و می نوشتند و میانداختند توی صندوق....... حالا مگه میشه....احمدی نژاد اونهم با هفتاد درصد آراء......هرگز! آخ دارم دیوانه می شم.....
- حوزه خزانه و خانی آباد رای واقعی اشان ، اکثریت احمدی نژادی بود همین الان با دایی و پسردایی ام حرف زدم که ناظر این دوتا صندوق بودند. میگن توی جنوب تهران بیشتر صندوق ها همین طوری داستانشون...دمتون گرم ملت به خدا!!! ما همیشه از خودمون گل می خوریم... باید عادتمون شده باشه...
هنوز البته خیلی جاها توی تهران رای شماری تموم نشده.... میر حسین الان وزارت کشوره ...ببینیم این مرد قد لجوج ، سخت و قوی این طور که وصفش می کنند هست و آیا می تواند همین امشب حقش را بگیرد یا نه.
کروبی که از دیروز گفته اگر تا قبل از ده صبح فردا صحت انتخابات قابل تایید نباشد، به شدت واکنش خواهد داد....امیدوارم زنده بمانیم و ببینیم چه می کنند....
نتایج اولیه انتخابات
http://www.isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1355319&Lang=P
اما موسوی خوشد را برنده می داند ومی گوید ن پيروز انتخاباتم و هر نتيجهاي غير از اين يعني تقلب و...می ایستد
خبر! داغٌٍ داغ از ستاد میر حسین موسوی در مورد میزان آراء
به همین خاطر احتمال زیاد داره که رای گیری نهایتاً فقط یک بار تمدید شود چون احتمالاً کسانی که به احمدی نژآد رای می دهند همان اوایل صبح رای خود را به صندوق ریخته اند و با تمدید زمان رای گیری ، احتمالاً آرای سایر کاندیداها بالا خواهد رفت....فلذا استدعا میشود زودتر برای رای دادن به شعب اخذ رای مراجعه کنید.... به امید تمدید ننشینید که این دفعه از اون دفعه ها نیست!
بعد التحریر 1) معلومه طرفداری موسوی تا لنگ ظهر می خوابند و یا کلی طول می کشه خودشونو به پایگاه های رای برسونند ولی طرفداری احمدی نژاد، بسیجی وار، صبح اول صبح ، تکلیفشونو انجام دادند و رایشونو به صندوق ریختند.
بعد التحریر 2 )خدا کنه کروبی ننجون مرده هم رای کافی بیاره برای رفتن به دور دوم با میر حسین موسوی و یا اگر انتخابات یک مرحله ای شد، با آرای بالاش معلوم بشه که مردم به مسایلی که به ویژه او مطرح کرد مثل حقوق اقلیت ها، حقوق بشر، حجاب، زنان، دانشجویان، زندانیان سیاسی، کار حزبی و تغییر به معنای واقعی علاقه مند بودند و به همین علت به او رای داده بودند. تا معلوم بهش که رای فقط به فرد نیست ....به برنامه هاست. البته توی خیلی استانها مثل استانهای سنی نشین کروبی نفر اوله... اگر این طور باشه ، 16 تا استان سنی نشین داریم و کلی اقلیت ها و نیز تحریمی های دوره های قبل که خیلی هاشون می خواند به کروبی رای بدن.... ایمان بیاوریم به آغازی دوباره......!
این هم لینک اعتماد ملی که از اول بودن شگفت انگیز کروبی در 16 استان حکایت می کنه (البته نه الزاما اون استانهای سنی نشین)
http://www.etemademelli.ir/published/0/00/44/4453/
بعد التحریر 3: این پیامکی که تکذیبش دیشب تمام موقت زیرنویس برنامه های سیما بود و آقای خامنه ای امروز تکذیبش کرد و سایت ها مینویسند که به خاطر اون، اس ام اس ها قطع شده! را هیچ کس ازش خبر ندارد....توی ستاد موسوی که هیچ کس چنین پیامکی را نگرفته بود و خبر نداشت...به حداقل 25 تا از دوستام که زنگ زدم ببینم رفتند رای بدهند یا نه هم، پرسیدم...خبر نداشتند....پس این چیه که فقط به مقامات فرستاده اند!!!! و حتی رهبری هم تکذیبش می کنه! اما هیچ کی دیگه ازش خبر نداره!!! این چه بازییه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دوران مبارک پیش از انتخابات
موندم از حکمت این کار آقای خامنه ای که از دیشب زیر نویس همه فیلم ها (راستی سائوسائو را یادتونه کارتونشو، دیشب فیلمشو داد) و برنامه های ورزشی و صبح این بوده که " دادن هر گونه پاسخی به نامه هاشمی توسط مقام رهبری تکذیب می شود!" گذشته از اینکه همین از فحش هم برای هاشمی بدتره که محلی به نامه و ملاقات و شکستنت نکردیم که نکردیم، امروز هم موقع رای دادن، رهبری فقط گفت که این پیامک هایی که رد و بدل می شه دروغهخ! بر خلاف رویه معمول که ما حتی اگر می خواهیم توی دهن طرف مقابل بزنیم می گیم بله آقای فلانی که خیلی محترم و زحمتکشه ولی.... (مثه محمود که هی می گفت آقای موسوی من به شما علاقه دارم اما....آقای کروبی .... شما با این همه سوابقتون چرا...)...حتی یه اشاره به هاشمی مادر مرده نکرد!
این انتخابات واقعاً دوره مبارکی بود بار ملت و سرنوشت کشور....چه قداست های کاذبی که شکسته نشه.....چه مطالباتی که عنوان نشد(از شعار حجاب اختیاری ستاد کروبی در خیابان فاطمی واقعاً حظ دنیا را بردم!!!)... خوشحالم که همه دنیا داره این انتخابات رو مخابره می کنه و صحنه های بهتری از شور و هیجان سالم مردم رو گزارش می دهند ..اینکه چقدر احمدی نژاد مخالف داره...چقدر مخالفاش پختهو معقول رفتار می کنند........ از یه چیز دیگه ای هم خیلی خوشحالم...این که خیلی مردم که بلد نیستند شادی کنند و ارتباط برقرار کنند......فرصت خیلی خوبی را پیدا کردند تا در جمع باشند، تقربا خودشان باشند و هیجان را تجربهخ کنند... روزی که داشتیم از زبرنامه ستاد موسوی در سبز سازی خیابان ولیعصر بر می گشتیم و چون مصلی (که محل تجمع حامیان احمدی نژاد بود )مسیر برگشت ما قرار داشت، کلی از طرفداراشو می دیدیم که با ماشین و موتور و پیاده با پرچم ایران و نوار و سربند سه رنگ ، توی خیابونها بودند، می خندیدن شوخی می کردند با ماهایی که ضد احمدی نژآد ماشین را آراسته بودیم به انواع دروغ ممنوع و شعار تغییر و عکس های موسوی ....شوخی می کردند وای می ایستادند حرف می زدند..... ویراژ می دادند و هی دست پیروزی نشون می دادند... و ما هم وووو و آنها هم.و... و آنها هم.....وقتی هم که 20 دقیقه احمدی نژادی تموم شد و طرفداراش الله اکبر گویان به خیابونها اومدند....خیلی هاشونو دیدیم که به همراه همسراشون اومده بودند ...چیز که هیچ موقع توی طرفداری احمدی نژآدی و بر و بچه های حرب الل ای نمی بینی....اگر هم تجمع زنان و مردان باشه...از هم جدا هستند....زنانه و مردانه و احتمالا زن و بچه خودشونو نممی ارن....ولی این بار نیمه های شب هم می دیدم که حاج آقایی، قیافه فوق حزب اللهی داره با خانومش لبخند زنان از تجمعی، خیابان نوردی ای جایی بر می گردی..... یه خانمی بود چادری توی جمعیت حامیان کروبی با دست بند سبز و روسری سبز...می گفت وای که چقدر فضای جذابی یه...کاش همیشه انتخابات بود..... و چقئر حیف که همیشه این فضا را نمی تونیم تجربه کنیم......همیشه حضور خشونت، سایه برادر بزرگ، فقر شدید مهارت های اجتماعی و توان ارتباطی بین ما ......فاصله و سختی ایجاد میکنه....
به امید کلی روزهای خوش و خرم و زنده......
دلخوشی از دیار رویا....ر.ا.
روز انتخابات: روز عمل سیاسی
تا این انتخابات لعنتی تموم نشه و نتایج اعلام نشه، ما که نمی تونیم مثه آدم روی صندلی بند شیم! الان تازه از بیرون دارم می آم. رفتم شرق تهران و یه دور ظدن و امومدم. جنوب و نیز شق تهران را ازپایگاه های احمدی نژآد می دونند. رفتیم توی خاقانی و توی صف ایستادیم.... 20 دقیقه توی صف بودیم و هی شروع کردیم راجع بهانتخابات گپ زدن...جالبه که کروبی هم علیرغم اینکه می گند رای نداره(این هم از کلک های مشارکتی های زبل طرفدار میرحسین است)، مردم داشتند به کروبی و رضایی رای می دادند! دایی ام که به همراه دو تا از بچه هایش نماینده میرحسین در پای صندوق است، و خودش بنا بر تقسیم بندی وزارت کشور افتاده به خزانه. می گفت فعلاً که طرفدارای احمدی نژاد دارند غوغا می کنند..... کاغذهای "احمدی نژاد، بازم دروغ " را که 4 صبح توی خیابا نها ی محله چسبانده ایم هنوز هست! و نتونستند بکنندش، جنس سیریش اش خوب بوده!
با ماشین برادرم که هنوز روی انتنش یک پرچم سبز هست رفته بودیم بیرون... خیلی ها توی راه با بوق زدن توجهمان را جلب می کردند که با تغیر بگویند اونو بکنش! مگه نمی دونی ممنوعه! و با عصبانیت! احتمالا! طرفدارای ماموتی بودند و حرصشو می خوردند. وقتی رفتیم توی خاقانی پارک کنیم ماشینو بریم توی شعبه، یک آقایی با ژوی 405 اومد و جلوی پارک کردنمونو گرفت و گفت اون پرچم سبزو بردارید. گفتم شما پلیسید اقا مگه! چکار به دیگران داری! خودت مال خودتو برداشتی خوب کردی! من دلم می خواد باشه! گفت نه باید برداری..مممنوعه. این قانونه! گفتم آقا جان مگه تو مامور قانونی! ای بابا همه توی این مملکت همه کاره اند .... خلاصه مجبور شدیم دنده عقب بریم و عطای پارک در اونجا را به لقاش ببخشیمو و بریم یه جای دیگه ماشینو بذاریم....
۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبه
شانتاژهای یک شارلاتان
یا دروغ گویی اشو با کلی دلقک بازی و لوس بازی و شانتاژ ماست مالی کرد: این هم دروغه که راه آهن اصفهان شیراز راه افتاده .این هم دروغه این همه مدال آوردیم..این هم دروغه که ....این هم دروغه که... دلم می خواهد محکم بزنم توی اون پوزه بدترکیبش....
سخنرانیش که تموم شد و قول که اگر به میخانه آید بار دگر " جز خدمت رندان نکنم بار دگر" کلی موتور سوار و ماشین سوار، و بعضی دیکه ریختند تو خیابان که الله اکبر!!! همسایه روبرویی ما زنک اومد ماشینو اورد از پارکینکش بیرون و داد زد الله اکبر! اومدم توی بالکن. گفتن زهرمار و الله الکبر! مرگ و الله اکبر! نصفه شبی جن زده شدی! توی صورتم با خشم نگاه کرد و نعره زد الله اکبر!!!
من هم بلند شدم 45 تا کاغذ را با ماژیک نوشتم احمدی نژاد باز هم که دروغ و به همراه کپی این چارت فامیلی با خواهرم رفتیم بیرون. جلوی همه نانوایی ها و مساجد و تره بار و خودپردازها و ایستگاه های اتوبوس محلمون چسبوندمش. باحالی اش چسبودنش روی بنرهای بزرگ چرمی اش بود که احمدی نژاد چرا دروغ. ..... دلم می خواهد بدونم کی می تونه این کاغذها رو بکنه! باید فقط مثه بچه های ستاد احمدی نزاد الکل بریزند اتش بزنند تا دیده نشه......
امروز ساعت 10 صبح هم رفتیم یه ویراژی دادیم هنوز کاغذهامون هست با خصوص جلوی مساجد باحاله!
همین امروز صبح یه خانوم و آقایی را که داشتند می رفتند بازار روز سوار کردم....هر دو می گفتند خوب احمدی نژاد افشاشون کرد.... گفتم اون که همه اش دروغ بافی بود به استناد این و اون و فلان و بهمان...گفت نه! اونا هر کاری هم بکنند خودشونو بکشند هم نمی تونند مردمو گول بزنند! اونا دروغ می گفتند اینقدر که حتی یه وقت اضافه به احمدی نزاد دادند که اون دروغ ها را به مردم نشون بده! یاالعجب!! جل الخالق!!!
۱۳۸۸ خرداد ۱۹, سهشنبه
سبز امید، مسیر 25 کیلومتری سبزپوش، طرفداران میر حسین موسوی از راه آهن تا تجریش
و اما...رای من کروبی....فقط کروبــــی
سبز امید، مسیر 25 کیلومتری خیابان ولیعصر تهران (البته همگام با سایر شهرها) سبزپوش، طرفداران میر حسین موسوی از راه آهن تا تجریش
بهترین شعارها همون "دو دو تا ، 10 تا" بود. یا " رضایی، تیر خلاص مایی" که اشاره به مناظره همون شب با ماموتی داشت.
وسط راه، نوجوانهای طرفدار احمدی نژآد را هم دیدیم با تابلو نوشته ای در مورد خروج دجال و سبز پوشش بودنشو و کلی روزنامه ایران با تیتر درشت موسوی دروغ می گوید.
-
هرچقدر سبزپوش و جماعت توی خیابونتا 4-5 صبح و شور و هیجان ببینم، باز دست ودلم به شدت لرزونه که احمدی نژاد رای نیاره. این هفته تقریبا بیشتر جاها را به جای ماشین خودم با تاکسی و خطی ها رفته ام تا حرف مردم را بشنوم. هنوز خیلی ها با قاطعیت و تصمیم به نظر تغییر ناپذیر به محمود رای می دهند. چرا؟ - "چون یکی از ماست! عین ماست! مردمیه! "
چرا؟ "چون هاشمی می خواهد زمینش بزنه! "
چرا میرحسین نه؟ "چون اون موقع خمینی بود که نمی ذاشت این به راه کج بره یا به مردم دهن کجی کنه؟ الان با این حامی هاشو و وسوسه و قدرت هاشمی، این از خاتمی هم بدتر!!! خواهد شد؟"
خب چرا کروبی نه؟
"ای بابا! کجای کاری؟ مگه ماجرای بنیاد شهید و زنهای شهدا و اونهمه پول را نمی دانیپ؟ کم خورده؟ پیرمرده ... و ....... داره می میره..خب بره بمیره!"
آقا رضایی؟ " می دونی یه! رای خودمه! به هر کی دلم بخواهد می دهمش! اگر یه مرد پیدا شده باشه، احمدی نژاده."
- "احمدی نژاد شیر بیشه است!" - کی اینو گفته!؟ - استاد دانشگاه خواهرم! علامه!
احمدی نژاد به جز رای های سازمان دهی شده، رای آدم های معمولی زیادی را توی جامعه داره که میگن " خدایی اش، این یکی خیلی رک و راسه!"، " آقا شما چرا نمی خواهی بذاری یکی دیگه هم بخوره! " ، "این همه اونا! یکبار هم این"، هر چی پدر سوختگی و بیشرفیه! از گور این هاشمی بلند میشه، کشورو به باد داده، حالا این سه تا علم کرده، احمدی نژاد را زمین بزنه!"
" هرچی باشه این با بی بند و باری که مبارزه می کنه؟!"
هر چند خیلی از این احمدی نژادی ها رایاشون را دارند به رضایی تغییر می دهند ولی نگرانند مبادا رای به رضایی، اصول گراها رااز دور انتخابات به نفع دو تا کاندیدای اصلاح طلب بیرون بندازه. .....
خوبی این مناظره ها این بوده که نخبگان! یا شاید بهتر است بگویم تحصیلکردگان و افرادی که بیشتر درگیر بحث انتخابات و مسایل سیاسی هستند و می خواستند به احمدی نژاد رای بدهند را از او دور کرد اما رای طبقه عامه را به نفع احمدی نژاد جمع کرد. خوئ من به شخصه، خیلی ها را در بیمارستان و دانشگاهمون می شناسم که فقط به خاطر اینکه احمدی نژاد حال هاشمی را گرفت می خواهند به او رای بدهند. چرا که بالاخره یکی حرف اونها را با فریاد گفته است!!! و این خیلی خطرناک است چرا که فقط و فقط مساله اغراض شخصی برای احمدی نژاد مطرح است و زلی و خباثتی که اون برای رسیدن به هدفهاش پیشه می کنه، چندش آ<ره و به قاعده ابز ینمی کنه فپست بودن و بد بودن هم قاعده داره...... در ایران اگرما افشا می کنم، کمک می کنیم، حرف می زنیم بیشتر به خاطر نفع فردی است تا عشق به مردم و آینده کشور و از این حرفها..... -دلم برای بنده خدا کروبی می سوزه، همه فکرهاشو می دزدند وبه نام خودشون اعلام می کنند. شجاعت و جراتو خیلی ها از اون یاد گرفتند، و به خودشون اومدند. خیلی مرده، از میر حسین این همه دفاع کرد و حتی وقت مناظره خودشو با احمدی نزاد به دفاع از اون پروفسور! رهنورد تلف کرد، اما یک کلام، دریغ از یک کلامی که میر حسین چی ها در روزنامه ها و سایت هاشون از فعالیت های تبلیغاتی کروبی بگند اما کروبی در اعتماد ملی هم خبرهای میر حسین رو کار می کنه. من که خودم حتما به کروبی رای می دهم که لااقل اهل فکر و برنامه است/ تیمشو اعلام کرده. مثه موسوی چاخان نیست که من تیمم را اعلام نمی کنم که براش حاشیه درست نکنند برو عمو جان! از بهانه خسته ایم! کروبی هم تیمشو هم برنامه هاشو اعلام می کنه. جرات و صداقت داره . از همهاقلیت های دینی و قومی هم در روز روشن دفاع می کنه. از دخترهای بی حجاب واهمه نداره مثه موسوی که بگه اونها برای تخریب من کار می کنند..... از اسم بردن ج.وانها معلمها و دراویش و زنان و مطالبااتشون نمی ترسه..... حقه بارز هم نیست که توی پرده بگه رهبری خوبه یا برعکس و
در تبلیغاتش بگه من با او نیستم.......
من اگر قرار باشه گول بازی انتخابات را بخورم ترجیح می دهم لااقل گول قشنگترین و جذابرین کارو بخورم نه اسیر هیجان رنگ های سبز و مخالف خونی و کیف دور هم جمع شدن و شلوغ پلوغی را بخورم.
دیروز که مثلا به حلقه سبز خیابون ولیعصری ها پیوسته بودیم، یک کلمه حرف ، نقل قول، برنامه، شعر منعکس کننده فکر و منطق یا برنامه کاندیدای سبز پوشها را ندیدیم، همه اش هیجان و دور هم جمع شدن جوون ها و همه اش حمله به احمدی نژآد و قیافه اش و قدش و زشتی اش و دروغگوییی اش بود (واقعاً خدا در جمهوری اسلامی به زشت ها، کوتاه ها و بدپوش ها کمک کنه، از احمدی نژاد متنفرم، ولی بیتشر از اون وقتی می بینم که کسی به خاطر چیزهایی که دست خودش نیست مثه زیبایی و زشتی مسخره می شه....ماها خیلی خیلیمی توینم بد باشیم. به خدا!). شاید یک علم واکنش مردم کوچه و بازار به این شعارها همون حمایتشون از احمدی نژاد باشه وقتی می گن که حتما که نباید از ژیگول ها حمایت کرد ، در صوری که هیچ کدوم از سه کاندیدای دیگه ژیگول! که نیستندهیچ، خوش قیافه هم نیستند (من هم اینجا دارم پست می شم و اظهار نظر قیافه ای می کنم).....
۱۳۸۸ خرداد ۱۸, دوشنبه
نظامی فساد خیز
کاش این انتخابات هر چه زودتر برگزار شه و تمومشه بره پی کارش، بالا آوردیم هر روز چشم و دلمون به یک فساد و گند دیگه در گوشه گوشه این ملک و آدمهای اطرافمون روشن شد! واقعاً انگار هیچ کی سالم نیست الحمدالله! باب اتو رو خدا بذارید فکر کنیم اقلا یکی سالمه....یکی راست می گه....هنوز دنیا اونقدرها هم گند نشده چرا فقط برای دیگران بدی بده؟ برای ما و خانواده ها و دوستانمون خوبه. ......
ین نامه دختر میرحسین موسوی که فکر می کنه با معدل 13 و 14 دوران کارشناسی و کارشناسی ارشدش حقشه که بره بدون کنکور دکتری مهندسی هسته ای بخونه و صد البته حق ایشون بهش داده میشه و الان دانشجوی دکتراست. چقدر این صحنه برای ماها آشناست. چقدر دیدیم که پذریش یک دوره دکتری که مثلا دو نفر بوده، سر کلاس نفر سومی هم اومده بدون کنکور نشسته، چند تا از بچه های دوره عمومی پزشکی می دونند که تو کلاسشون کی ها بدون کنکور اومدند ونشستند سر کلاس و مدرک واقعی ! روگرفتند و رفتند پی کسب نان حلال! در جمهموری اسلامی.
وقتی طرح حمایت از نخبه های دانشجویی برای طی مدارج تحصیلات تکمیلی بدون کنکور و با تسهیلات ویژه در اومد ، آه از نهاد برخی از اساتید ما توی دانشگاه تهران دراومد. ما همه تعجب کردیم گفتیم اینکه خیلی خوبه که! بالاخره دست به کار حمایت از تولید علم و تلاشگران عرصه دانش شدند و بله علم برتر از ثروت آمد پدید! یکی از استادهای ما گفت نه! شما فعلاً نمی دونید! این هم یکی از اون سوراخ دعاهاست که فقط به بعضی خوب حاجت خواهد داد و نگاه کنید به اطرافطونو بپرسید مثلا چطور می شه که پسر فلان آیت الله (مثال می خواهید مثلا خزعلی، مثلا جوادی املی) که همه اش تو جبهه بوده و دنبال کار باباش بوده و ده تا مسولیت اجرایی داشته و ال و بل. یکهو می اد و بهترین دانشگاه های کشور قبول می شه و آزمون بورس و قبول می شه و شاگرد اوله و نخبه است و از ش نه به عنوان آقا زاده که به عنوان دانشمند هم تجلیل میشه.
به خدا خسته شدیم.
باید از این جا بروم و به سمتی بروم که درختان حماسی پیداست!
رو به ان وسعت بی واژه که
پیوسته مرا می خواند......
آه سهراب! کفشهایم کو!
پانوشت: سنگینی این خبر یا هر چیز دیگه ای که توی این چند روز اتفاق بیفته یا از پرده بیرون بیفته، به هیچ وجه باعث نخواهد شد که من یکی پای صندوق های رای نرم و رایم را به حساب "اصلاحات" نریزم توی صندوق. دوره خاتمی برای من دوره خاطره انگیزی هست. اما و فقط اما، می خواهم به قول آرامش دوستدار(رادیو زمانه)، "بد را برمیگزینیم و به خودمان دلداری میدهیم که این کار به خودی خود بد نیست؛ آنچه بد است، این است که رضایت دادن به بد، عادت شود. بگذارید دلمان را خوش کنیم به اینکه شاید فرصتی برای تنفس و تجدید قوا و پیشروی بیشتر به دست آوریم. جامعه به تنگنای انتخاب میان بد و بدتر درافتاده است و آن بدتر آنچنان بد است که نمیتوان از پیروزی بدیل کمتر بد، شادمان نشد. حال که در برابر بدتر، بد را برمیگزینیم، فراموش نکنیم که بد را برگزیدهایم. این گزینش نبایستی تقویتکنندهی همدستی و دوپهلوییای باشد که به سادگی سیاست را به منجلاب بدل میکند. اگر فراموش کنیم که بد را برگزیدهایم، بعید نیست که فردا مستعدتر شده و بدتر را برگزینیم
http://zamaaneh.com/nikfar/2009/06/post_118.html"
منبع عکس: سایت تابناک
در منقبت محمود احمدی نژاد
منت محمود را احمدی نژاد
و به شکر اندرش مزید ثروت
هر سخنی که برآورد مضر حیات است
و چون بخندد مخرب ذات
پس در هر عملش دو نکبت موجود است
و به هر نکبتی ، لعنتی واجب!
۱۳۸۸ خرداد ۱۷, یکشنبه
مناظره موسی و کروبی: با بازندگی احمدی نژاد
"ما در مقابل یک پدیده شگفت آوری هستیم. می تونه به دوربین نگاه کنه، 2 در 2 را بگه 4 تا نیست، 10 تا ست. با اطمینان و اعتماد به نفس هم بگه و مردم را تحت تاثیر قرار بده. "
"ما در مقابل یک پدیده شگفت آوری هستیم. می تونه به دوربین نگاه کنه، 2 در 2 را بگه 4 تا نیست، 10 تا ست. با اطمینان و اعتماد به نفس هم بگه و مردم را تحت تاثیر قرار بده. " (موسوی)
"چگونه میشه یک امر مسلم را قلب کرد. یک دروغ آگاهانه. " (موسوی)
ما می گیم شما اومدید تعرفه های موبایل و بالا و پایین بردید، میلیادرها میلیارد بالا و پایین شد. شکر را ادید تعرفه هاشو دستکاری کردید، کی ها سود کردند. من ظن می برم که این بودجه ای که شما دارید در اطراف کشور مصرف می کنید. تبلیغات شما تمام کشور را گرفته بعید نیست از همین جا تامین شده باشه. ماشین ها را شما تعرفه هاشو یک شب بالا بردید یک شب پایین اوردید ببینید چه کسانی از این مساله سود بردید.
"آیا می شه گفت سند رسمی دروغه(سندی که خودش داشت نشون می داد) یا اینکه به مقاصدخاصی این رقم جلوی دها میلیون ایرانی بیان شده و اونها را به بیراهه می بره" (موسوی).
- در حدیث داریم که سوال شد آیا مومن ممکنه که دزدی کنه. گفت آره ممکنه دزدی بکنه. خب توبه می تونه بکنه و ...گناهش بخشوده می شه بعد چند تا گناهو همینطور می پرسند. بعد سوال می شه آیاممکنه مومن دروغ بگه، می گن: لا والله!لا والله!لا والله!
این کشور باید روی چی بایستاد، نقاد می تونه رو چی حرف بزنه... ما چرا باید به مردم دروغ بگیم.
- وضعیت فعلی وضعیت خطیری هست واقعا. من مستقل هم آمده ام. در حلقه اصلی ستاد بنده افرادی هستند که هیچ گرایش خاصی نیست.
- من در شرایط فعلی احساس تکلیف کردم. بادرک همین خطرات اومدم.
- ما از کسانی که پرونده دارند. صدها میلیارد بدست اوردند نباید استفاده کنیم.
-
* وقتی مجری برنامه اعتراض کرد که راجع به کاندیدای غایب چرا صحبت می کنی .... موسوی داغ کرد و ..... بعد کلی حرف گفت ایشون مملکت را کشیده به یه جایی که پر از دروغه، پر از نفاقه، داره پرونده سازی می کنه.
* موسوی خطاب به مردم در آخرین حرفهاش: "مردم این حرفها را پیش هم بذارید . این گرافها را که نشونتون دادم یادتون باشه. این منحنی ها را بالا پایین می کنند که شما را به بیراه ببرند. "
- کروبی: از آقای موسوی سوال دارم در مقابل سختی ها و دشوواری ها می خواهد چیکار کنه. وای می استه؟ من می دونم مراکز قدرت زیاد تشکیل شده، مشکلات فراوان وجود دارد. چیکار می کنی.
و اما سوتی موسوی: گفت : هیچ کی نیست چیز این آقا را بگیره! چیز. یقه اشو بگیره. آخه .... (این خوراکه اختصاصی نیک آهنگ کوثر باید باشه!)
مستند انتخاباتی احمدی نژاد
مستند انتخاباتی امشب احمدی نژاد، یکشنبه ، 17 خرداد 88
"اینو می بینی . این ریحونه. این یکی علف هرزه. شبیه ریحونه دیکه. اما اگر کسی بخوره؟!"
حالا یکی می آید شکل و شمایلشو شبیه یکی می کنه. شکل ریحونه ها ولی ریحون نیست!"
- کلی وقت مستندش، همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور را نشون داد با پخش مستقیم "وطنم، وطنم، وطنم"، و اشک مهمونهای همایش چکیدن، حالا از عشق احمدی نژاده از عشق ایرانه، یا از قولهایی که دادند و کشوندنشون به ایران.
- یه خانم یزدی را نشون می داد که داشت رد می شد از خیابون که مصاحبه گر برنامه خفتشو چسبید که بگو راجع به احمدی نژاد كه گفت رييس جمهورمونه همه دوستش دارند. ما هم دوستش داریم.
- از زبان همه اقلیت های مذهبی از احمدی نژاد تعریف شنیده شد و اینکه همه ازش راضی هستند.
در دیدار با همه اقوام و استانها، با لباس اقوام مختلف، ظاهر شد و نیششو باز کرد.
- صحنه سوزاندن عکسشو توی دانشگاه نشون داد و "افتخار امثال بنده سوختن در راه تعالی کشور است".
- "علت مخالفت با احمدی نژاد اینه که احمدی نژاد از داشنگاه برخاسته و روحیه دانشجویی اش را حفظ کرده."
"در طول 23-24 سال پیش یک باند ثروت شکل گرفت . من تحلیل درون گروهی اونا را می گم براتون. اونا می گن اگر این دولت یک دوره دیگه بمونه باند قدرت را منحل کرده و ..... و انقلاب را نجات خواهد داد. "
- در اردبیل استاندارو بعد از دیدن دفتر شیکش برکنار کرد و وقتی رسید هم بهش گفت "این بهت وفا نمی کند. "
- در حال قدم زدن توی باغچه خونه اش با شلوار سورمه ای ورزشی و تی شرت آستین کوتاه، از باغچه اش تربچه و شوید کند داد به بچه های فیلمبرداری. زیتون هم کاشته بود توی باغچه اش. سبزیجات داره و خونه اش ساده و محقره .
- بچه بیچاره 8-9 را به گریه انداخته بودند که احساست چیه؟ - گفت دلتنگی. ... من شما را از بابام بیشتر دوست دارم. .
- مردم دستشو می کشیدند به سر و صروتشون می کشیدند و می گفتند: "خیلی مردی، خیلی مردی"
-
- جمعیت فوق العاده ای در میدان امام اصفهان را نشون می داد با زیرنویس "اصفهان، 3 روز بعد از مناظره تاریخی
- "14 خرداد 88 حرم امام یک روز بعد از مناظره تاریخی" (عين جمله هاي زيرنويس).
آهنگ پس زمینه صحنه های حضور مردمی می خواند:
"می شود، ما می توانم"
" در جنگ نابرابر دشمن به لرزه افتاد"
این مستند یک حرف تکراری را واضح و روشن دوباره زد: " احمدی نژاد خیلی رند است، خیلی. "