



خاتمی: همچنان دوگانگی در کلام و در عمل
سرانجام خاتمی بنا بر" وظیفه اخلاقی" که به نظر او از قدرت منصب ریاست جمهوری ولو برای "نجات اینده کشور" و "به درخواست های گسترده ی اقشار مختلف و وسیع مردم در سراسر کشور" بسیار مهمتر بود از عرصه انتخابات کناره گیری کرد.
خاتمی عرصه را برای میرحسین موسوی باز گذاشت با گفتن اینکه بر این باور است که " مهندس موسوي، براي ايجاد تغيير در شرايط کنوني شايستگي لازم را دارند، هرچند ممکن است تفاوت ها و تمايزهايي در نظر و عمل وجود داشته باشد" . حالا سوال این است اگر به معیارها و باورها و ارزشهای سید محمد خاتمی باور داشته باشیم، ایا با معیارهای ایشان میر حسین موسوی قبل از شروع بازی نباید بازنده اعلام و یا بی اخلاق شناخته شود. چرا که خاتمی را بازی داد چیزی که خود خاتمی هم به تلویح تلخی اشاره کرده است :"اينک جناب آقاي مهندس ميرحسين موسوي هرچند دير، آمادگي خود را براي نامزدي به طور رسمي اعلام کرده اند.
خاتمی هر چند از موسوی نهایت حمایت را کرد اما اگر بنا بر آنچه او کرد، برای هرگونه عملی ولو برای نیل به عالی ترین هدفها باید اخلاق را رعایت کرد با همین معیار از میرحسین موسوی که رفتار اخلاقی در مقابل خاتمی نداشت نباید دفاع و حمایت کرد.
موسوی اگر توانست خاتمی را تنها بگذارد، همه را زود و دیر به تلخی و تندی تنها خواهد گذاشت چرا که ایشان بنا بر احساس وظیفه انقلابی و دینی پا به عرصه گذاشته و نه دغدغه اخلاق و حکایت روز من و تو. حرف موسوی حرف من نخواهد بود و خودش هم مطمئناً چنین ادعایی نخواهد داشت.
موسوی از ابتدا به مثابه احمدی نژاد عمل می کند: از ابتدا خودرا وامدار هیچ گروهی و هیچ فردی بزرگ یا کوچک نمی کند که بتواند فقط آنچه خودش می خواهد و تصمیم فردی و یا حلقه تنگ دورش خواهد بود را عمل کند حتی به قیمت شکستن اعتبار سید محمد خاتمی که بعد از این همه زحمت و آمادگی و انرژی روانی صرف شده ملت، عرق خجالت را جوهرنامه انصراف خود کند.
جالب است که ما لابد باید بدویم به میدانها و خیابانها و همه رنج و زحمت و دردسر حمایت از موسوی را بدهیم بی آنکه هیچ قولی ، حرفی ، اشاره ای به درد دل من و تو کرده باشد و هیچ قولی برای بهتر کردن روز ما و نه تحقق رویاهای انقلاب و حکومت نداده باشد. موسوی، یفعلاً دراندازه های احمدی نژاد ظاهر شده است با همان منش، با همان شروع، و همان تمرکز ها.
چرا ماهایی که ایرانی به دنیا آمده ایم زندگی و نان و آب و تفریحمان به سیاست آلوده است؟
به بهانه کمپین جهانی علیه مصرف نمک با نتایج حیرت انگیز در فنلاند و کمپین برچسب مواد غذایی درفنلاند
اگر مدتی دور از جزیره ایرانمون زندگی کنیم، یواش یواش متوجه می شویم چیزهایی دیگری هم در زندگی وجود دارند که می توانیم درموردش حرف بزنیم، هیجان زده شویم، برایش گلو پاره کنیم، وقت، انرژی روانی و جسمی و زندگیمونو بذاریم، چیزهای دیگری مثل سلامت!
یک سخنرانی از گروهی فنلاندی داشتیم در مورد کمپینی که بر علیه مصرف نمک در کشورشون اجرا کردند و به خصوص زنان از پیشقراولان آن بودند. به همه جای کشور رفتند تا بر علیه مصرف نک تبلیغ کنند. از نتایج درخشان این کمپین که در سایر کشورها و به خصوص انگلستان و کشورهای متحدش نیز به دنبال آن اجرا شد، می توان به این موارد اشاره کرد:
کاهش افراد دارای فشارخون بالا به یک سوم تعداد آنها در زمان قبل از شروع کمپین، کاهش فشار خون یه میزان 10 میلیمتر جیوه بود ... که این کاهش فشارخون باعث کاهش 75-80 درصدی مرگ و میر ناشی از حمله قلبی و سکته مغزی در فنلاند شد(چون فشار خون بالا روی هر دوی این بیماریها تاثیر داره).
همین کمپین در سایر نقاط هم نتایج مشابهی را داشته است که کاهش مصرف نمک به میزان 6 گرم در روز می تواند 24درصد از مرگ های ناشی از سکته مغزی و مرگ ناشی از بیماریهای عروق کرونری قلبی را کاهش دهد وبنابراین باعث پیشگیری از مرگ 2.6 میلیون نفری شود که به خاطر سکتهمغزی و حمله قلبی می میرند.
خب سوال من این است چرا باید همه چیز وهمه چیز در ایران این همه تحت الشعاع سیاست باشه... تو رو خدا جواب ندید که خانه را باید از پای بست، درست ساخت و از این جور حرفها.... چرا که هرکسی می تواند و باید در حوزه کاری و توانایی خودش، آستین ها را بالا بزنه.
ما می توانیم اگــــــــــــــــــــر و فقط اگــــــــــــر مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا واقعاً بخواهیم./
پی نوشت1: فنلاندی ها بعد از موفقیت در این کمپین الان کمپین دیگری را شروع کرده اند درمورد برچسب تاریخ انقضای مواد غذایی و توجه دادن مردم به رعایت اونها. چرا که مطالعات (چرا ما نداریم چنین نیازسنجی هایی را در کشورمون) نشان داده که 64 درصد فنلاندی ها اعتقاد دارند می توان غذاها را با وجود گذشتن از تاریخ مصرفشون، می توان خورد. برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به: http://www.evira.fi/portal/en/food/current_issues/?id=1568
پی نوشت 2: میتونیم از همه هموطنان سالم فعلی و بیمار آینده و بیماران فعلی و مرده آینده بخواهیم اهمیت و اولویت واضح و مبرهن ترجیح حل کامل مسایل سیاسی کشور را بر سلامت و زندگی روزمره خود، درک کرده و قصور خود و تک تک ما را ببخشند! چون جز این چاره ای ندارند!
ما هم که درگیر لینک دادن و گرفتن و بازی خوره ساسیت در دیروز و امروز همه
"بازی قدرت، ایفای نقش و باورها: سیاست در عمل"
نوشته پر اهلستروم و مونا هیلمن
صفحه شماره 135
...می گویم نمی شود یک شب بخوابی و صبح زود یکی بیاید و بگوید:
هرچه بود تمام شد به خدا؟!