و دلم می خواست این من بوده باشم که آنچه می بینم را به درستی به نثر آورده باشم که :
.....پدرم را بینانی کشت
ولی میگفت:
خدا رزاق است."
و مَطلع و پایان همه پست های من، برگشت به تهران است. شهر من.
...می گویم نمی شود یک شب بخوابی و صبح زود یکی بیاید و بگوید:
هرچه بود تمام شد به خدا؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر