۱۳۸۸ مرداد ۱۳, سه‌شنبه

اعتراضات بعد از تنفیذ




ما تصمیم داشتیم با ماشین توی شهر گشت بزنیم.... جالبه که خیلی ها هم همین کار را کرده بودند حتی بعضی هم مثل روزهای قبل انتخابات، علایم سبز به ماشین بسته بودند. چقدر خانواده با هم آمده بودند بهخصوص پسران نوجوان و جوان زیادی بههمراه خانم های مسنی که به نظر مادرشان می آمد، توی میدانها بودند.... بچه های خردسال هم زیاد دیدیم که با پدر و مادر آمده بودند، این ملت واقعاً جان بر کف شده است که با همه عزیزانش در خط های مقدم حاضر می شوند. میدان ونک را که رو به ولیعصر می رفتیم... نیروهای انتظامی که قدم به قدم وایستاده بودند با باتوم، فراید می زدند زود باش، رد شو، وای نایست، با توام .....و .........، .....اگر سرت را به اطراف می چرخاندی که کم مونده بود از ماشینت بکشندت بیرون.... بی خود نبود می توسیدند مراسم تنفیذ را در طول روز نشان بدهند و خبری پخش کنندکهع دارند چه می کنند، انگار مردم فقط لازمه درهاشونو باز کنند تا همه خیابانها را پر کنند و این جماعت بانوم و اسپری به دست را کلافه و خسته و ذلیل بذارند....این تیکه فیلم را من از زیر پل هوایی توی کردستان گرفتم، مردمی که داشتند به خونه هاشون بر می گشتند گویا، در راه برگشت هم کوبنده فریاد می زدند مرگ بر دیکتاتور، پل هوایی می لرزید زیر پای مردم بسکه محکم پا می کوبیدند، من شروع کردم به بوق ممتد زدن، اول چند تا ماشین در دور دست و بعد همه شروع کردند به بوق ممتد و بوق عروسی و تک بوق و داد کشیدن........ این ملت کسی را می خواهدکه واقعاً لیاقت اینهمه فداکاری و از خود گذشتگی را داشته باشه، کسی که مثل این ملت، با وجود باشه،...... هرچند ما تا حالا برده ایم، بُرده.......






۲ نظر:

  1. عالی بود، مرسی

    پاسخحذف
  2. دل شیر داری ها! من که جرات نکردم از اون همه مامور که بخواهم دوربین و موبایلمو در بیارم

    پاسخحذف